بررسی عناصر چهارگانه (آب، باد، خاک و آتش) در سه مجموعه از داستان های کوتاه ژان ماری گوستاو لوکلزیو (موندو و داستان های دیگر، بهار و فصل های دیگر، حلقه و حوادث دیگر)

ترکیب چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش در این 24 داستان کوتاه از سه مجموعه داستان مذکور، مجموعه ی منسجمی است که می توانیم آن را به طور کلی طبیعت لوکلزیویی بنامیم. طبیعتی که زیر انداز آن دریای عمیق، سقف آن، آسمان بیکران، نور آن خورشید، موسیقی اش سکوت باد و سفره ی آن زمین چین خورده است. تمام عناصر این طبیعت مقدس هستند. حضور فراگیرشان اشاره ای است به اهمیت این عناصر در دنیای خیالی نویسنده که یادآور خاطرات دوران کودکی، سرزمین مادری و البته وضعیت انسان امروز است. اگر طبقه بندی تخیل نویسنده را بر اساس این عناصر بپذیریم، با آن دسته از انسانهایی روبرو هستیم که دنیایشان نه از آسمان خراش ها، کارخانه ها و آلودگی ها بلکه از عناصر طبیعی انباشته شده است، که هر کدام از آنها دعوتی است به بازگشت و بازیابی، گاه به دوران کودکی خود و گاه به دوران کودکی بشریت به منظور خلاص شدن از تمدن امروز و دل مشغولی های زمینی. قلمرو آبی رنگ و بی انتهای لوکلزیو طبیعت محضی است که انسان در خلاء آن می تواند معلق شود.